به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: سفرهای روسای جمهور مختلف آمریکا به غرب آسیا تاکنون در اشکال و با اهداف مختلف انجام شده، اما سفر در حال انجام «جو بایدن» به منطقه و بازدید از سرزمینهای اشغالی و همچنین حضور در عربستان سعودی یک سفر ویژه برای کاخ سفید به منظور چند هدف خاص محسوب میشود. این سفر بیش از آن که مطلوب واشنگتن باشد، به نوعی توسط شرایط به آن تحمیل شده است.
رئیسجمهور آمریکا با چند پرونده مهم و موضوعاتی مهمتر از جمله امنیت انرژی جهانی، تجدید اتحاد با کشورهای عربی و نجات متحد صهیونیستی از بیثباتی به غرب آسیا میآید که در ادامه به نکاتی درباره دلایل و اهداف سفر بایدن اشاره میشود:
۱ - تقویت پروژه عادی سازی: بایدن در حالی به منطقه غرب آسیا سفر کرده است که دیدار وی از عربستان سعودی با انتقادات فراوانی همراه شده است. روابط آمریکا و عربستان طی یکی دو سال اخیر به دلایل مختلفی، چون سوابق حقوق بشری ریاض، قتل «جمال خاشقچی» ستون نویس واشنگتن پست و همچنین اظهارات پیشین بایدن که گفته بود عربستان را طرد خواهد کرد، دچار تنش شده بود، اما حالا و در بحبوحه جنگ غرب با روسیه او لازم میبیند تا اتحادهای منطقهای خود را تقویت کند و روابط واشنگتن با متحدان عربی را به حالت سابق برگرداند. پرواز مستقیم بایدن از تلآویو به ریاض را که ظاهراً نخستین پرواز رسمی اعلام شده میان اسرائیل و عربستان است میتوان حاوی پیامهای مهمی دانست. عربستان که تاکنون به دلایل گوناگون از ورود به پروژه عادی سازی خودداری کرده بود، به نظر میرسد به تدریج در حال پیوستن به این قطار است. هر چند که روابط غیر رسمی اقتصادی و امنیتی طرفین طی سالهای گذشته فزاینده بوده است. از این رو دولت بایدن به دنبال عادی سازی روابط ریاض و تلآویو خواهد بود. چه این که عادیسازی روابط ریاض و تلآویو به دلیل نقش عربستان در جهان عرب و جهان اسلام و ارزشهای نمادینی، چون وجود حرمین شریفین در آن، بیش از همه عادی سازیهایی اهمیت دارد که در دولت ترامپ به وقوع پیوست و میتواند برگ برنده مهمی برای دولت دموکرات بایدن در صحنه داخلی آمریکا و در آستانه انتخابات میان دورهای آبان ماه باشد.
۲- اعاده امنیتِ سلب شده از تلآویو: بایدن از همان ابتدا و حتی در میانه ناامنیهای فزاینده در شهرکهای صهیونیست نشین و بعد از آن، بحران کابینه تلآویو و انحلال کنست بر رفتن به سرزمینهای اشغالی تاکید کرده بود. در واقع با وجود روابط بسیار گرم دونالد ترامپ با صهیونیستها و اقدامات غیر قابل انکار و احتمالاً تکرار ناشدنی که وی برای تلآویو انجام داد، سرسپردگی دولتها در واشنگتن به امنیت اسرائیل فراتر از شخص رئیسجمهور و حتی جریانهای سیاسی است. اما با توجه به وضعیت کنونی، بازگرداندن امنیت سلب شده و ثبات از دست رفته تلآویو به این رژیم، هدفی است که تنها با سفر بایدن محقق نخواهد شد. امن شدن مقطعی شهرکهای صهیونیست نشین نیز بستگی به عملکرد رژیم صهیونیستی و سیاستهای کابینه تلآویو در کاهش خشم و اعتراض فلسطینیها دارد. با این حال بر اساس آن چه رسانههای اسرائیلی اعلام کردهاند بایدن در این سفر علاوه بر بازدید از برخی سامانههای امنیتی اسرائیل، احتمالاً موافقت خود را با آغاز مذاکرات خرید سامانه پدافند هوایی لیزری پرتو آهنین اعلام خواهد کرد تا نشان دهد تعهد آمریکا برای حمایت از تلآویو در برابر تهدیدات گوناگون خدشه ناپذیر است
۳- مدیریت انرژی و بازار نفت: به تحلیل نشریه آمریکایی «فارین پالیسی»، به جز استثنائات نادر، غرب آسیا به مکانی تبدیل شده که ایدههای ریاست جمهوری ایالات متحده به ویژه ایدههای بزرگ در آن جان میبازند و دولت بایدن با درک این واقعیت تلاش کرد در طول یک سال و نیم گذشته از منطقه دور بماند؛ اما سرانجام بحران انرژی غرب در بحبوحه درگیریهای اوکراین و تورم و افزایش قیمت بنزین در آمریکا، بایدن را مجبور به بازگشت به منطقه کرده است حتی برخی این بازگشت را به معنای تاخیر در پروژه تمرکز بر چین نیز میدانند. در این شرایط یکی از اهداف سفر را میتوان هماهنگی میان کشورهای تولید کننده نفت در این منطقه و احتمالاً تلاش برای افزایش تولید از سوی آنها دانست. هر چند که به نظر میرسد محدودیتهای فنی این افزایش تولید قابل توجه باشد.
۴- تشدید فشار بر ایران و فروش سلاح به اعراب: با بن بست مذاکرات بر سر احیای توافق هستهای سال ۲۰۱۵، به نظر میرسد یکی از اهداف سفر بایدن تشدید فشار بر تهران و امتیازگیری بیشتر در مذاکرات باشد.
طی روزهای اخیر، واشنگتن مسیر ائتلاف سازی و حتی تهدید ایران را در پیش گرفته است. به نظر میرسد برخی اظهارات درباره احتمال اعلام تشکیل ناتوی عربی یا ناتوی خاورمیانه و ایجاد شبکه یکپارچه پدافندی ریشه در چنین سیاستی داشته باشد. اگر چه طی سالهای اخیر رژیم صهیونیستی برای گسترش حوزه نفوذ خود در مرزهای جنوبی، شمالی و شمال شرقی کشورمان تحرکاتی را انجام داده و گاهی نیز فضایی برای خود ایجاد کرده است، اما اکنون باید نسبت به پیشبرد چنین طرحهای ضد ایرانی بیش از گذشته هوشیار بود. افزون بر این یکی از اهداف طرح ائتلاف منطقهای بهانهای برای حضور بیشتر اسرائیل در امارات، بحرین و شاید سعودی است که در کنار آن کمپانیهای تسلیحاتی آمریکایی نیز سود سرشاری را از بابت فروختن تجهیزات جدید و گران قیمت خود به عربهای حاشیه خلیج فارس کسب خواهند کرد. خلاصه آن که سفر منطقهای رئیسجمهور آمریکا به غرب آسیا اهداف مهمی از جمله تقویت اتحادهای منطقهای و پروژه عادی سازی، اعاده امنیتِ سلب شده از تلآویو، کلید زدن طرح چالشی ائتلاف نظامی متشکل از برخی اعراب و اسرائیل و ایجاد به اصطلاح پدافند هوایی گسترده، مدیریت انرژی و بازار نفت و تشدید فشار بر ایران در کنار فروش سلاح به اعراب دارد. این که تا چه میزان بایدن در تحقق این اهداف موفق خواهد بود نیازمند گذشت زمان است، اما به نظر میرسد همچنان که بزرگنمایی دستاوردهای این سفر پیش از انجام آن، چندان دقیق نیست، بیتوجهی درباره پیامدهای آن نیز میتواند برای منافع ایران تهدیدآفرین باشد. چه این که هر چهار هدف مطرح شده در این نوشتار - البته در سطوح گوناگون- نسبت مستقیمی با منافع ایران در منطقه دارد.